کد مطلب:211055 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:112

فلسفه امام جعفر صادق
این مقدمات را ما فقط برای بیان فلسفه امام صادق علیه السلام گفتیم و اكنون روش افاضه علمی فلسفی امام ششم را در مدرسه جعفری از نظر خوانندگان محترمی كه علاقمند به رشد عقلی هستند می گذرانیم.

فلسفه كلمه یونانی مركب از فیلاوسوفا می باشد كه به معنی دانش دوست بوده و در اصطلاح علل و عوامل رسیدن به حقایق را گویند این كلمه در اسلام به نام حكمت در قرآن تعبیر شده و چندین مورد خداوند آن را به خیر كثیر یاد فرموده است.

و اتینا لقمان الحكمه - و من یؤتی الحكمة فقد اوتی خیرا كثیرا

و حكمت علم به احوال موجودات یا اطلاع بر اعیان ثابته عالم است كه فروع و شعبی دارد و تمام علوم عالم بشری منشعب از حكمت می گردد خواه برای شناختن یك برگ و گیاه تا برسد به هیولا و روح و عوالم ماوراء طبیعت و این شناسائی در سایه افاضه اشراقی معلمین آسمانی حاصل می شود چه امتحان شده امكان ندارد شاگردی بدون «معلم و كتاب» هر دو كه غیرقابل تفكیك است بتواند به اسرار و رموز عالم دست یابد.

بنابراین علم به حقایق اشیاء و رسیدن به ذوات موجودات و شناختن علل و عوامل و اسباب و مبادی و نتیجه ی نهائی و غیر آن مبتنی بر فكر صحیح است كه در یك راه مستقیم روشن كوتاه - اثربخش سیر كند كه گفته اند:



الفكر حركة من البمادی

و من مبادی الی المراد



باید مبدأ و مقصد و مسیر حركت فكری روشن باشد و گر نه به حصول نتیجه نمی رسد و لذا می بینیم كسانی كه در وادی تفكر بدون رهبر و راهنما رفته دیوانه و متحیر و مبهوت شده اند زیرا براهینی كه بر استدلال فكر صحیح لازم است باید نفس از جهت شهود درك كند و



[ صفحه 242]



ادراك شهودی در صورتی است كه آلودگی برای نفس نباشد وگرنه دیده بصیرت دل كور و نابینا می باشد.

به این ترتیب نیل به حقایق فلسفی از راه فكر و شهود بدون رهبر آسمانی میسر نیست یعنی به نتیجه مستقیم نهائی مطلوب نمی رسد و بسیاری از فلاسفه را می شناسیم كه خواسته به نیروی فكر و حس نفسانی خود به حقایق برسند و دیوانه عالم تخیلات گردیده اند.

از اینها گذشته حكمت در اسلام معرفت مبدأ و معاد است كه این عقیده هم جز از راه ایمان حاصل نمی گردد چه براهین عقلی برای مبدأ تا برسد به معاد بدون چراغ دین حجب تاریخ جهالت و ضلالت را برطرف نمی سازد - اسرار و رموز عالم آفرینش را بین مبدأ و معاد و ارتباط آنها را با علت العلل اولیه باید در سایه عقیده و ایمان به دست آورد كه حشر و نشر و ثواب و عقاب به بهشت و جهنم و غیره از تعالیم آسمانی است كه عقل صحیح از نظر تسلیم به دین قبول می كند.

با این مقدمات می توان گفت كه یك حكیم و فیلسوف راه توحید را در سایه علم به وجود مبدأ و معاد به سهولت می پذیرد تا در سایه استدلال و برهان بخواهد ثابت كند و این راه روشن نظام اتم عالم آفرینش است كه پیغمبران خدا به مردم آموخته اند زیرا هدف از این حكمت و فلسفه رسیدن به حقایق است و این حقایق در پرتو افاضات دینی روشن تر و بهتر است می دهد زیرا قرآن صراحت دارد كه هدف اصلی آفرینش همین شناسائی معرفت است پس راهی را كه مرد خردمند به آسانی و سهولت می تواند طی كند عاقلانه نیست كه خود را در دست اندازهای خطرناك بیندازد و نتیجه آن تازه سرگردانی و تحیر باشد.

این مبادی و عوامل نیل به حقایق است اكنون می بینیم امام صادق علیه السلام چه می فرماید؟! حضرت امام ششم می فرماید رسیدن به حقایق در هر رشته از علوم محتاج به رنج و تحمل در بررسی آن رشته است و ما از آن تعبیر بر ریاضت كرده ایم پس اگر این ریاضت به صورت شرعی درآید هر مرد مرتاض مسلمان كه به ریاضات شرعیه یعنی فروع دین طبق دستور اسلام عمل كند به حقایق عالم نائل می گردد چنانچه قرآن مجید حكمت را در سیاق امتنان داود چنین می فرماید لقد اتینا داود الحكمة كه این لقب برای علم طبیعیات بود كه به داود علیه السلام برای بنای خانه خود «مسجد اقصی» افاضه فرمود و او به اسرار و رموز علوم طبیعی واقف گردید ولی انجام وظیفه بنای مسجد را به سلیمان واگذاشت كه او فلزات را ذوب می كرد و



[ صفحه 243]



پایه خانه خدا را با آهن گداخته ریخت چنانچه امروز هم بناها اكثر فقط از آهن و سیمان بنا می گردد - این مراحل بدوی حكمت طبیعی بود تا برسد به نیل حكمت الهی كه علت العلل حقیقی عالم آفرینش است.

نكته دیگر این است كه درك این حقیقت بر حسب طاقت قدرت بشری می باشد یعنی هر كس به قدر فهمش فهمیده مدعا را در شرع هم این جنبه كاملا رعایت شد كه المعروف به قدر المعرفه و تكلیف بر عاقل و بالغ و آزاد است كه بر حسب استعداد و فهم خود مبادرت به نماز و روزه و سایر فروع دین می نماید تا به همان مقدار حقایق را درك كند و آسان تر به كمال مطلوب خود برسد تا به زور برهان منطقی بخواهد حكمت و فلسفه بفهمد و لذا خدای عالم دین را وسیله نیل به حقیقت قرار داده است.